پرسروصداترین مناطق تهران رابشناسید
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۹۸۱۲۷
ترافیک وسایل نقلیه مهمترین منبع آلودگی صوتی است و بعد از آن آلودگی صوتی ناشی از فعالیتهای ساختمانی و عملیات عمرانی به عنوان دومین منبع دارای اهمیت است. ناطقان: آنقدر به صدای بوق خودروها و موتوسیکلتها عادت کردهایم که گاهی متوجه نمیشویم کلافگی و سردردهای همیشگی میتواند نتیجه این سر و صدای دایمی در تهران باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سامانه برخط سنجش صوتی در تهران پر از نقاط قرمز و قهوهای است که نشان از آلودگی بالای صوتی دارد. اندکی هم نقاط زرد و سبز دارد. این نقشهها نشاندهنده زندگی ما در یک سر و صدای دایمی است و بر اساس تحقیقات انجام شده ارتباط مستقیمی با سلامت روان شهروندان این شهر دارد.
حد مجاز آلودگی صوتی در شهرهای ایران و در پهنههای مسکونی برای بازه هفت صبح تا ۱۰ شب برابر ۵۵ دسیبل و برای ۱۰ شب تا هفت صبح برابر ۴۵ دسیبل است. حسین شهیدزاده، مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در خصوص میانگین آلودگی صوتی در تهران میگوید: بر اساس نتایج ایستگاههای ثابت سنجش صوت، میانگین تراز صدا در مناطق ۲۲ گانه شهرداری تهران از ابتدای سال ۱۴۰۰ تاکنون برای دوره زمانی روز و شب به ترتیب ۹۷/۶۸ و ۲۴/۶۶ دسیبل بوده است.
او در خصوص اینکه این عدد در روز و شب چه تفاوتی دارد، میگوید: طبق جدول استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست در هنگام شب، محیط باید به اندازه ۱۰ دسیبل آرامتر از روز باشد ولی نتایج اندازهگیری توسط ایستگاههای سنجش آلودگی صوتی نشان میدهد که میزان تراز صدای روز و شب خیلی به هم نزدیک بوده و بیانگر این مطلب است که در مقایسه با استاندارد، شدت آلودگی صوتی در دوره زمانی شب نسبت به دوره زمانی روز بیشتر است.
بازار و مناطق همجوار مهرآباد، پر سر و صداترین منطقه تهران
شهیدزاده در خصوص اینکه در کدام مناطق تهران ما بیشتر آلودگی صوتی داریم هم توضیح میدهد: منطقه بازار به دلیل تردد بالای موتوسیکلتها، مناطق همجوار با فرودگاه مهرآباد، مناطقی که خطوط مترو از سطح عبور کرده است و مناطق مجاور با خطوط ریلی راهآهن که علاوه بر صدای ترافیک وسایل نقلیه، آلودگی صوتی ناشی از سایر منابع نیز اضافه شده است؛ نسبت به سایر مناطق تحت تاثیر آلودگی صوتی بیشتری هستند.
او با بیان اینکه چند سالی از ایجاد کمیتهای با عنوان کمیته صوت در مدیریت شهری گذشته است، کمیتهای که در تمام این سالها جلسات منظمی برگزار کرده، اما خروجی این کمیته چه بوده است، میگوید: تهیه نقشه تراز صوتی شهر تهران، تهیه و بارگذاری نقشه حریم صوتی روی لایه طرح تفصیلی شهر تهران، قید الزام رعایت مبحث ۱۸ مقررات ملی ساختمان برای پلاکهای واقع در تراز صوتی غیرمجاز در دستور نقشه ساختمانها، ارزیابی عملکرد دیوارهای صوتی، بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از دیوارهای صوتی نصب شده، بررسی اثر اپیدمیولوژیک آلودگی صوتی بر سلامت جسمی و بهداشت روانی شهروندان، تدوین دستورالعمل تست صدای اگزوز وسایل نقلیه در مراکز معاینه فنی، شناسایی پهنههای با تراز صوتی غیرمجاز جهت تعیین اولویتبندی زماندار برای اجرای برنامههای کنترلی و مرمت و نگهداری دیوارهای صوتی نصب شده در مجاور بزرگراههای شهر تهران از مهمترین خروجیهای این کمیته بوده است.
به گفته شهیدزاده با توجه به ماهیت صدا که با افزایش فاصله از منبع صوت، میزان تراز صوت دریافتی کاهش مییابد؛ یک ایستگاه در یک نقطه از منطقه به تنهایی نمیتواند نماینده آلودگی صوتی کل منطقه باشد. با این وجود مقایسه نتایج ایستگاهها، تخمینی از وضعیت و سطح آلودگی صوتی را در اختیار مدیران شهری قرار خواهد داد.
اصلیترین منابع تولید سر و صدا
او در خصوص اینکه آیا قوانینی برای رعایت حریم صوتی برای ساخت و سازها وجود دارد هم میگوید: در ابتدا بر اساس نقشه تراز صوتی شهر تهران، نقشه حریم صوتی بزرگراهها ترسیم شد، سپس نقشه طبق ابلاغ معاونت شهرسازی و معماری به سازمان فناوری اطلاعات شهرداری تهران روی لایه طرح تفصیلی بارگذاری و رعایت مبحث ۱۸ مقررات ملی ساختمان برای پلاکهای واقع در حریم صوتی غیرمجاز الزامی شده، اما نظارت و پیگیری سختگیرانه از سوی مراجع مربوطه، لازمه اثرگذاری این طرح است.
شهیدزاده در خصوص عمدهترین تولیدکنندههای آلودگی صوتی در تهران هم توضیح میدهد: ترافیک وسایل نقلیه مهمترین منبع آلودگی صوتی است و بعد از آن آلودگی صوتی ناشی از فعالیتهای ساختمانی و عملیات عمرانی به عنوان دومین منبع دارای اهمیت است.
نقشههای برخط آلودگی صوتی مناطق زیادی را پرخطر از لحاظ آلودگی صوتی نشان میدهد، اما چقدر این نقشه میتواند گویای وضعیت بحرانی تهران در برابر این آلودگی باشد؟ شهیدزاده در این رابطه میگوید: بر اساس نتایج ایستگاههای سنجش صوت و نقشههای تراز صوتی در بسیاری از نواحی تهران، تراز صدا بالاتر از حد استاندارد سازمان حفاظت محیطزیست هستند و در صورت عدم توجه به این موضوع در سالهای آتی شرایط به مراتب بدتر خواهد شد.
رعایت حریم صوتی بزرگراهها، استفاده از پوشش گیاهی در بدنه بزرگراهها، نصب موانع صوتی، ترویج و تسهیل استفاده از وسایل نقلیه برقی، نظارت بر اجرای سختگیرانه مبحث ۱۸ مقررات ملی ساختمان و افزایش سطح آگاهی و فرهنگ ترافیکی افراد جامعه از جمله مواردی است که باید توسط مدیریت شهری مورد توجه قرار گیرد، اما فراموش نکنیم شهروندان نیز باید در حل این معضل مشارکتی فعال داشته باشند. افزایش مطالبهگری توسط افراد جامعه، عدم استفاده از بوق در مواقع غیرضروری، استفاده از دوچرخه در مسیرهای کوتاه و استفاده از موتوسیکلتهای برقی همگی مواردی است که با رعایت آن میتوانیم از آرامش بیشتری در شهر برخوردار باشیم.
تاثیر سر و صداهای دایمی بر سلامت شهروندان
اما وضعیت بحرانی چه اثری بر روح و چشم ما دارد؟ بر اساس تحقیقات پزشکی، سردرد، خستگی، افزایش فشار خون، تحریکپذیری و زودرنجی، ضعف ایمنی بدن، سوءهاضمه و مشکلات گوارشی، آسیبپذیری در مقابل بیماریهای ویروسی و عفونی و... از عوارض آلودگی صوتی است.
تحقیقات حوزه سلامت نیز نشان میدهد صدای بلند برخاسته از فرودگاهها، خیابانها و حتی صدای بلند موسیقی عواقب خطرناک و نامطلوبی برای سلامت انسان دارد. این سروصداهای زیاد باعث افزایش فشارخون میشود و تا حدی هم احتمال بروز بیماریهای قلبی- عروقی را افزایش میدهد.
یکی از اصلیترین دلایل نداشتن تمرکز، آلودگی صوتی است. حتی آلودگی صوتی بر نوزاد و دوران جنینی تاثیر میگذارد، یعنی تاثیر آن از پیش از تولد تا کهنسالی است.
محسن آشوری، جامعهشناس و مدرس دانشگاه معتقد است: اگر آلودگی صوتی انسان را نکشد، اما عامل اصلی بیماریهایی نظیر اختلالات روانی- ناراحتیهای عصبی و کاهش راندمان کار و در کل به هم ریختن سیستم بدن است. از نظر متخصصان و پزشکان ثابت شده است که این نوع آلودگی جدا از مسائل فوق، در سنین مختلف عوارض و پیامدهای گوناگونی دارد که در کودکان باعث کاهش تمرکز فکری، یادگیری و پرخاشگری است یا سلسله مشکلات بیولوژیکی (استرس)، عدم تعادل اعصاب و روان، دعواهای پی در پی در سنین بالا میشود.
به گفته او این آلودگی صوتی هر قدر هم بزرگ باشد، اما میتوان با آن مبارزه کرد و آن را به درصد پایین کشاند که این حرکت لازمه حمایتهای مستقیم دولت با پوشش و آموزش برنامههای فرهنگی به عموم از طریق رسانه و شهرداری در افزایش پوشش گیاهی در اطراف خیابانها و ایجاد پارکها و فضای مناسب برای ورود پرندگان خوش سخن و آموزش به پیمانکاران ساختمانی برای ساخت و ساز در ساعات روز با کمترین تولید آلودگی صوتی و انتقال فرودگاه و کارخانجات به بیرون از شهر تهران است.
علیرضا خسروی، استاد دانشگاه و روانشناس هم با بیان اینکه آلودگی صوتی یکی از عوامل موثر در بروز استرس شغلی و کاری در حیات روانی جوامع است، میگوید: آلودگی صوتی قدرت شنوایی را به تدریج و بهطور غیرمحسوس کاهش میدهد و ابتدا بخشهایی که وظیفه انتقال اصوات بلند را در گوش بر عهده دارند، ضعیف میشوند و از میان میروند.
به گفته او قرار گرفتن دایمی در معرض اصوات بلند عارضه زنگ زدن، وزوز و سوت کشیدن گوش را به همراه دارد. از دست دادن قدرت شنوایی بر اثر آلودگی صوتی برخلاف عوارض کهولت بر شنوایی انسان، قابل درمان نیست و حداقل بازگشت به حالت عادی غیرممکن است، چون در این عارضه سلولهای حلزونی گوش داخلی تخریب میشود.
پیامدهای روحی و جسمی قابل انتساب به آلودگی صوتی در میان شهروندان شهر تهران در پژوهشی توسط شهرداری تهران هم بررسی شده که بر اساس نتایج آن در سطح معناداری ۹۰ درصد، پیامدهای چربی خون، دیابت، بیماریهای قلبی-عروقی و اختلال خواب با میزان مواجهه ارتباط معناداری داشتند. بر این اساس، شانس ابتلا به بیماریهای دیابت، چربی خون، قلبی-عروقی و اختلال خواب در افراد ساکن در نواحی با تراز صدای بالاتر از حد استاندارد ۵۵ دسیبل آ به ترتیب حدود ۱/۸، ۱۶، ۱/۶۵، ۱/۴ برابر بیشتر از افراد ساکن در نواحی آرام به دست آمد.
بر اساس بررسیهای این پژوهش طی روز، از هر سه نفر یک نفر از صدای محیطی احساس آزردگی میکند و طی شب از هر پنج نفر یک نفر بر اثر مواجهه با صدای ترافیک دچار اختلال خواب میشود. این مواجهه مزمن با سطوح بالای صدای محیطی خطر ابتلا به بیماریهای قلبی- عروقی از جمله آنفارکتوس را افزایش میدهد. بنابراین، آلودگی صوتی نه تنها یک عامل آزاردهنده محیطی، بلکه تهدیدی برای سلامت عموم محسوب میشود.
تقریبا نیمی از جمعیت شهر تهران با تراز صدای غیراستاندارد مواجهه دارند و حدود ۷۵۸۵۶۵ نفر یعنی ۸/۶۳ درصد از جمعیت شهر در معرض تراز صدایی بیشتر از ۶۵ دسیبل آ قرار دارند. در گروه مورد مطالعه نیز بیشترین بخش جمعیت یعنی ۴۶/۸۴ درصد در کلاس مواجهه ۲ قرار دارند و حدود ۲۲ درصد از کل جمعیت با تراز صدایی بیشتر از ۶۵ دسیبل آ مواجهه دارند.
نتایج به دست آمده از تحقیقات میدانی این پژوهش نشان داد حدود ۳۵ درصد از افراد شرکتکننده در گروهی قرار گرفتند که احتمال ابتلا به اختلالات شدید و متوسط روانی در آنها زیاد است.
درصد بالایی از افراد شرکتکننده در این مطالعه مبتلا به اختلال خواب بودند. این بیکیفیتی خواب در سنین جوانی میتواند تاثیرات مهلکی بر کیفیت کار و کارایی افراد در جامعه بگذارد و در نهایت، تولید کشور را در زمینههای مختلف تحت تاثیر قرار دهد.
حد مجاز آلودگی صوتی اگزوز خودروها و موتوسیکلتها مشخص است
در این تحقیقات به تعیین حدود مجاز وسایل نقلیه، هم پرداخته شده است که بررسیها نشان میدهد اگر چه حدود مجاز آلودگی صوتی منتشر شده از اگزوز خودروهای نو و کارکرده تدوین شده، اما هنوز حدود مجاز خودروها و موتوسیکلتهای کارکرده عبوری تعیین نشده است. در دستورالعمل چگونگی آزمون صدای منتشر شده از اگزوز خودروها و موتوسیکلتهای نو در دو حالت ساکن و عبوری اشارهای به صدای بوق یا آزمون صدای خودروهای سنگین نشده است. اگرچه به تازگی دستورالعمل چگونگی آزمون صدای منتشر شده از اگزوز خودروهای کار کرده در حالت ساکن تصویب و ابلاغ شده است، اما هنوز دستورالعمل چگونگی آزمون صدای منتشر شده از اگزوز خودروهای کار کرده در حالت عبوری تدوین نشده است.
همچنین، اقدامات مربوط به جایگزینی موتوسیکلتهای برقی که از حدود سال ۱۳۹۲ آغاز شده است، به دلیل قیمت زیاد تمام شده خرید این موتوسیکلتها و کمبود زیرساخت لازم نظیر کارخانههای تولیدی و ایستگاههای شارژ مورد اقبال عموم واقع نشده همچنین در مورد وضع قوانین بازدارنده و جریمه خودروهای متخلف، در آییننامه اجرایی چگونگی جلوگیری از آلودگی صوتی مشخص نشده که در صورت تکرار تخلف تا بیش از سه بار جریمه و چگونگی برخورد با متخلف چگونه خواهد بود.
همچنین مبالغ تعیین شده به عنوان جریمه نیز به قدری نیست که نقش بازدارندگی داشته باشد. اعمال جریمه برای ساخت و ساز در حریم صوتی حاشیه بزرگراهها، امکانسنجی و شناسایی نواحی اولویتدار برای نصب موانع و همچنین، بررسی انواع مدلهای جدید موانع صوتی از نوع جاذب با کارایی بیشتر، توجه به محدودیت ارتفاعی استفاده از موانع (تا ۶ متر) در مکانیابی مکانهای اولویتدار، استفاده از مانعهای طبیعی نظیر فضای سبز با رعایت نکات فنی و تخصصی لازم (مانند عرض، تراکم، اشکوببندی و گونههای مناسب و...)، بهروزرسانی نقشههای تراز صوتی و تدقیق این نقشهها، همکاری نهادهای ذیربط در تهیه دادههای ورودی دقیق و بهروز و تغذیه نرمافزار مدلساز استفاده شده با دادههای مورد وثوق، معرفی و حفاظت مناطق آرام در محدودههای شهری، حمایت از نماهای ساختمانی جاذب صدا و جلوگیری از استفاده از نماهای انعکاسی به خصوص در ساختمانهای واقع در حاشیه بزرگراهها و مکانهایی با کاربری حساس نظیر مراکز درمانی و آموزشی، اجباری کردن استفاده از راهکارهای کاهشی در توقفگاههای اتوبوسرانی که در محیط مسکونی واقع شدهاند، جابهجایی تعمیرگاهها یا هر فعالیتی که منجر به ایجاد صدای زیاد میشوند، افزایش ارتفاع دیوارهای پایانه از سمتی که در مجاورت مناطق مسکونی قرار گرفتهاند و استفاده از جاذبههای صدا روی سطح این دیوارها از جمله توصیههایی است که برای بهبود وضعیت آلودگی صوتی در کلانشهرها به خصوص تهران در این پژوهش به آن اشاره شده است.
هشدار در خصوص آلودگی صوتی در تهران هشدار قدیمی است. آسیبهای آن مشخص و پژوهشهای زیادی در خصوص آن انجام شده است، اما به نظر میرسد هنوز سر و صدای دایمی این شهر جدی گرفته نشده است و تصمیماتی که برای مقابله و کاهش این بحران گرفته میشود منجر به آرامش در شهر نمیشود.
ترافیک وسایل نقلیه مهمترین منبع آلودگی صوتی است و بعد از آن آلودگی صوتی ناشی از فعالیتهای ساختمانی و عملیات عمرانی به عنوان دومین منبع دارای اهمیت است.
بر اساس نتایج ایستگاههای سنجش صوت و نقشههای تراز صوتی در بسیاری از نواحی تهران، تراز صدا بالاتر از حد استاندارد سازمان حفاظت محیطزیست هستند و در صورت عدم توجه به این موضوع در سالهای آتی شرایط به مراتب بدتر خواهد شد.
منطقه بازار به دلیل تردد بالای موتوسیکلتها، مناطق همجوار با فرودگاه مهرآباد، مناطقی که خطوط مترو از سطح عبور کرده است و مناطق مجاور با خطوط ریلی راهآهن که علاوه بر صدای ترافیک وسایل نقلیه، آلودگی صوتی ناشی از سایر منایع نیز اضافه شده است؛ نسبت به سایر مناطق تحت تاثیر آلودگی صوتی بیشتری هستند. منبع: مهر برچسب ها: پرسرو صداترین ، مناطق تهران ، الودگی صوتی
منبع: ناطقان
کلیدواژه: مناطق تهران الودگی صوتی آلودگی صوتی ناشی ترافیک وسایل نقلیه نتایج ایستگاه ها آلودگی صوتی آلودگی صوتی آلودگی صوتی بر اساس نتایج صوتی در تهران اختلال خواب نشان می دهد بزرگراه ها آزمون صدای حریم صوتی تراز صدای شهر تهران تراز صوتی تراز صدا سنجش صوت دیوار ها مهم ترین تراز صوت سر و صدا نقشه ها دسی بل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۹۸۱۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک برنامه رادیویی مرا به زندگی برگرداند
عصمتی در نخستین شب از برنامه، مثنوی زیبایی را درباره پدرش خواند که کارگر معدن بوده است. این شعر بهسرعت در فضای مجازی چرخید و مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود این شعر بیش از دو میلیون بار دیده و به اشتراک گذاشته شده است. از عصمتی که به واسطه این استقبال از شعرش، بهعنوان شاعر برگزیده مردمی برنامه «سرزمین شعر» انتخاب شد، دو کتاب «بیچشمداشت» در انتشارات شهرستان ادب و «بریلهای ناگزیر» در نشر ناهونته منتشر شده است. با این شاعر نابینا و موفق گفتوگو کردهایم و او درباره زندگی خود و سختیهایش گفته است.در ابتدای گفتوگو از خودتان و زندگیتان بگویید و اینکه چگونه درگیر بیماری و سپس نابینا شدید؟
من متولد روستای شوریده سرخس هستم که کار اغلب مردم آن کشاورزی و دامداری است. در نزدیکی روستای ما، روستای دیگری است به نام معدن آقدربند که در آن یک معدن زغالسنگ وجود دارد. پدر من در این معدن استخدام شد و ما به این روستا مهاجرت کردیم و من بزرگشده این روستا هستم. تا بهمن ۱۳۶۵ و در زمانی که کلاس پنجم دبستان بودم، به بیماری مننژیت مبتلا شدم و کارم به بیمارستان کشید. در اثر این بیماری به افت بینایی دچار شدم و ظرف پنج، شش ماه، بینایی من از ۱۰۰ به صفر رسید و همین مسأله باعث شد که خانهنشین شوم و در این مدت پیگیر روند درمان هم بودیم اما افاقهای نکرد و دکترها مرا جواب کردند. بعد از اینکه بحث ادامه تحصیل در مدارس نابینایان پیش آمد، خودم در ابتدا مقاومت میکردم، چون حاضر به پذیرش این جریان نبودم و نمیتوانستم بپذیرم که دیگر نمیتوانم ببینم. من آن زمان رادیو زیاد گوش میکردم و یک بار که با یک نابینای موفق در رادیو مصاحبه میکردند، انگیزه ادامه تحصیل در من به وجود آمد. در حقیقت یک برنامه رادیویی مرا به زندگی برگرداند. آقای دکتر گلزاری در برنامه جنگ جوان هر هفته یک شخصیت موفق را به برنامه میآورد. یک روز با آقای دکتر مسعود گلچین که دانشجوی نابینای دکترای جامعهشناسی بود، مصاحبه کرد. وقتی این مصاحبه را میشنیدم، مادرم هم در کنارم نشسته بود و چای میخوردیم، مادرم به من گفت تو هم میتوانی مانند این فرد موفق باشی و آنجا بود که این قضیه را پذیرفتم و تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم؛ البته مدرسه نابینایان مشهد امکانات شبانهروزی نداشت و برای ما که از شهرستان آمده بودیم، امکان درس خواندن در این مدرسه نبود برای همین به مدرسه شهید محبی تهران رفتم و تا سال دوم دبیرستان در آنجا بودم و سوم و چهارم دبیرستان را در مشهد خواندم و بعد در دانشگاه بیرجند قبول شدم و تا مقطع کارشناسی ارشد ادبیات درسم را پیش بردم. جالب این است که ۱۴ سال بعد در یک همایش ویژه دانشجویان و دانشآموختگان نابینایان موفق در شیراز همین آقای دکتر گلچین را ملاقات کردم و وقتی این جریان را برایش تعریف کردم، خیلی برایش جالب بود.
با شرایطی که داشتید احتمالا درس خواندن برایتان خیلی هم سخت بوده است؟
شروع کار در مدارس نابینایان برای من خیلی سخت بود چرا که من خط بریل بلد نبودم و همزمان باید این خط را یاد میگرفتم و درس را هم گوش میکردم. وقتی هم که خط را یاد گرفتم، دستم کند بود و به سرعت بچههایی که تا کلاس پنجم بریل خوانده بودند، نمیرسیدم ولی کمکم با ممارست زیاد این قضیه برایم عادی شد. در دانشگاه هم در سال اول کار برای نابینایان خیلی سخت میشود چرا که منابع درسی به خط بریل نیست و باید جزوات را از بچهها بگیریم و بدهیم به گویندگانی که جزوات را بخوانند. یادم هست سه ضبط صوت به خوابگاه دانشجویان برده و در اتاقها توزیع کرده بودم و دوستان همان طور که یادداشتبرداری میکردند، میخواندند یا جزواتی که در دانشگاههای دیگر صوتی شده بود، تهیه میکردیم. به این صورت خوراک مطالعاتی خود را تهیه میکردیم.
خود من چند گزارش درباره کتابخانههای نابینایان تهیه کردهام و در آنها همیشه نابینایان از کمبود منابع ادبی یا متون دانشگاهی و درسی گلایه داشتهاند؛ برای حل این مشکل چه کاری میشود کرد؟
شاید یکی از سادهترین کارها این است که منابعی مشخص شود. استادان معمولا منابع مختلفی را معرفی میکنند و دانشجویان مجبورند آن منبع استاد را تهیه کنند که امکان دارد، به نسخه صوتی یا بریل تبدیل نشده باشد. اگر چند منبع مشخص از طرف وزارت علوم برای درسهای مختلف مثلا گلستان، حافظ و...مشخص شود، راحتتر میشود این منابع را ضبط کرد یا دانشجویانی که این درسها را ضبط و به نسخه صوتی تبدیل کردهاند، راحتتر میتوانند آن منابع را با هم تبادل کنند. البته امروزه با پیشرفت فناوری و پیامرسانهای موجود، سایتهای زیادی هستند که کتابهای درسی و غیردرسی زیادی به صورت صوتی در آنها وجود دارد اما باز هم نیاز به صوتی شدن منابع بیشتر و در اختیار قرار گرفتن آنها احساس میشود.
در مشهد کتابخانه ویژه معلولان وجود دارد؟
در مشهد کتابخانه مرکزی مشهد که به تازگی هم افتتاح شده است، بخش ویژه خط بریل و هم کتاب صوتی و همچنین کتابخانه دکتر شریعتی دانشگاه فردوسی و آزاد، بخش کتابخانه گویا هم با چند هزار عنوان کتاب داریم در این زمینه شکر خدا. در سالهای اخیر دسترسی به کتابهای صوتی راحتتر و بیشتر شده است.
از این بگویید که شعر و شاعری چگونه برای شما آغاز شد؟
همان سالهایی که تهران بودم حوالی سال دوم با راهنمایی معلمان نابینا و بهخصوص یکی از آنها که شاعر بود، به شعر علاقهمند شدم. شاید یکی از دلایلش، آن همه دوری از خانواده و دلتنگی بود. از اول مهر تا پایان اسفند به ما اجازه مرخصی نمیدادند و این غربت، دوری از خانواده باعث شد برای خودم چیزهایی بنویسم. ضمن اینکه اندوه نابینایی برای من بیشتر بود، چون نابینایی برای من پیش آمده بود و نسبت به بقیه بچهها که عمدتا نابینای مادرزاد بودند، پذیرفتن آن برایم سختتر بود. همه این مسائل دستبهدست هم داد که بنویسم؛ ضمن اینکه رادیو هم زیاد میشنیدم و اطلاعاتم زیاد بود. همان زمان انشای من نسبت به بقیه بچهها خیلی بهتر بود و مورد تشویق معلمان ادبیات قرار میگرفتم، همین اطلاعات عمومی به من کمک کرد و شاید از همان اولین شعری که درباره رنگها نوشتم، رنگها برای خودم و برای دیگر دوستان نابینایم ترجمه کردم. البته شعر سادهای بود:
آسمانی رنگ زیبای رجاست
قرمز احساس گل عاطفههاست
شعری بود که میخواستم تسکینی برای خودم باشد و ندیدن را اینگونه جبران و خودم را قانع کنم. وقتی سوم راهنمایی بودم در منطقه ۵ تهران شعرم رتبه آورد و به مرحله استانی راه پیدا کرد و این باعث شد مصمم شوم تا شعر را جدی ادامه دهم. همان مدرسه بخشی به اسم هنرکده داشت که خانم نیکپور مسئول آن بود. او خانم معلم شاعری بود که بچههای دارای استعداد ادبی و هنری را شناسایی میکرد و برایشان کلاس میگذاشت. روزنامه اطلاعات در آن زمان صفحهای به نام معلولان داشت که این خانم معلم آثار بچهها را تصحیح و در روزنامه منتشر میکرد. اینها باعث شد انگیزههای جدیتری در من ایجاد شود و وقتی هم به مشهد آمدم، حضور در انجمنهای ادبی و آشنایی با استاد کاظمی باعث شد کار را جدیتر بگیرم.
آیا امروز بین نابینایان، توجه به شعر و شاعری به صورت جدی دنبال میشود؟
اتفاقا سال گذشته اولین همایش نگاه سپید ویژه شاعران نابینا و کمبینا در یزد برگزار شد که شاعران حضور پررنگی در این همایش داشتند و سطح آثارشان هم خیلی خوب بود، بهویژه حضور شاعران خانم خیلی پررنگ بود به گونهای که شش نفر از هشت نفر برگزیده، شاعران خانم بودند. معلوم بود با شعر بهخوبی آشنا هستند و نسبت به گذشته که شاعران نابینا سعی میکردند فقط برای خودشان یا به قول معروف برای دل خودشان بنویسند و شعرشان را جایی بازتاب نمیدادند؛ الان از آن فضا چند گام جلوتر آمدهاند و در جشنوارههایی اینچنین شرکت میکنند و میشود انتظار داشت سالهای بعد شعرهای خیلی خوبی از آنها شنید.
سرزمین شعر و حضورتان در این برنامه بگویید.
سرگروهها در انتخاب افراد تعیینکننده بودند و لطف آقای دکتر اکرامی شامل حال من شد و ایشان مرا دعوت کردند و من هم با افتخار پذیرفتم و اولین شعری که در آنجا خوانده شد، شعر «پدرم را خدا بیامرزد» من بود که تجربه شخصی من و شعری درباره پدرم بود که معدن و زغال و دیگر واژههایی را که عمری با آنها زیسته بودم بیان میکرد و خدا را شکر با استقبال هم روبهرو شد.
قبلا فکر میکردید مورد پسند مردم واقع شود؟
جاهایی که این شعر را خوانده بودم بازتابهای خیلی خوبی دریافت کرده بودم اما نه در این حد، انتظار اینکه این شعر اینقدر فراگیر شود و بازتاب پیدا کند را نداشتم.شعر دیگری که در این برنامه خواندم، شعر «خودم را میبینم با من از راه نگویید» درباره مشکلات معلولان در جامعه بود که این شعر در جامعه معلولان بازخورد خیلی زیادی داشته است و خودم دیدهام در مراسم مختلف و معمولا در روز جهانی عصای سپید این شعر را بهصورت سرود یا دکلمه اجرا کردهاند و به قول یکی از دوستان این شعر، شعر ملی نابینایان شده است. یکی از دوستان به من میگفت در تاجیکستان بین نابینایان آنجا هم این شعر بازتاب پیدا کرده است.
استفاده از فرصت حضور در رسانه برای طرح مشکلات معلولان
دوستانی که در این برنامه حضور داشتند، ۶۳ نفر شاعر بودند که شعرهای عاشقانه و اجتماعی خوبی داشتند و اگر من هم مانند آنها شعر میخواندم، کار خاصی نکرده و حرف متفاوتی بیان نکرده بودم در حالیکه دوست داشتم حرفی از جنس خودم بیان کنم که هم شعر باشد و هم بازتابدهنده جامعهای که به آن تعلق دارم، مثلا شعر سومی که در برنامه خواندم، شعری برای «لویی بریل» بود که واقعا همیشه فکر میکنم باید ادای دینی به چنین شخصی که جهان نابینایان را روشن کرده است، بکنم. به آقای دکتر اکرامی گفتم حتی اگر حذف هم بشوم دوست دارم این شعر خوانده شود به این دلیل که میخواهم به شخصیتی که سرنوشت نابینایان جهان را عوض کرد، ادای دین کنم. یا شعر قبل از آن که کلا فضای مربوط به معلولان و نابینایان داشت، میدانستم اگر این شعر را نخوانم، دوستان معلوم و نابینای من این انتقاد را خواهند داشت که اگر دیگران شعر عاشقانه و اجتماع بخوانند و شما هم همان کار را بکنی، کار خاصی نکردهای در صورتیکه میتوانستی در کنار حضورت مسائل ما را هم مطرح کنی و من هم همین کار را کردم. شاید اگر به مرحله بعد میرسیدم رباعیهایی برای رودکی شاعر نابینا و پدر شعر فارسی میخواندم.
چند رباعی از موسی عصمتی
گل داده جهان فارسی بعد از تو
برای پرچمدار و پدر شعر فارسی (رودکی جان)
سرگشته و گنگ و مات برگشت امیر
بیآنهمه سور و سات برگشت امیر
آن روز که دلتنگ بخارا بودیم
با شعر تو از هرات برگشت امیر
آن روز شکوه لحظهها را دیدیم
ما رنگ خدایی صدا را دیدیم
از پنجره بسته چشمت در شب
ما معجزه سبز خدا را دیدیم
چون ماه، به سمت آسمان برگشتیم
چون سرو، به باغ و بوستان برگشتیم
با نغمه رود بیکرانت ای مرد
ما تا لب جوی مولیان برگشتیم
تو آینه را دوباره جاری کردی
با نغمه رود بیقراری کردی
تو سرو بلند فارسی را هر روز
با شعر و ترانه آبیاری کردی
این سرو بلند و شاد مدیون تو است
این شعر پر از نماد مدیون تو است
هرچند پیافکند بنایی چون کوه
فردوسی پاکزاد مدیون تو است
در کوه هنوز هم صدایت باقیست
پژواک تمام لحظههایت باقیست
در سنگترین نشانههای تاریخ
دیدیم هنوز رد پایت باقیست
گل داده جهان فارسی بعد از تو
روشن شده جان فارسی بعد از تو
هر روز پر از گزارههای عشق است
دستور زبان فارسی بعد از تو
با تو غزل و سرود جاری شده است
بغضی که شکسته بود جاری شده است
آموی زلال فارسی در این دشت
از جانب پنجرود جاری شده است
حالا غزل و ترانهها رویاییست
موسیقی رودخانهها رویاییست
از دشت سرخس تا خجند و پروان
چون شعر تو، عاشقانهها رویاییست
خوشباش که خار سیمها گل شده است
این مرز، بدل به جاده و پل شده است
نام همه برادران جانی
تهران و دوشنبهجان و کابل شده است